عقل و فطرت، ریشه خداپرستی==
عقل که انسان هرجا نظم دید میگوید: چه کسی ساخته است؟ هیچکس در تاریخ نیامده کنار رودخانه بایستد و بگوید: این سنگهای رودخانه را چه کسی اینجا گذاشته است؟ چه کسی نمیخواهد، باران میآید و سیل سنگها را میآورد. نقشه و تدبیری در کار نیست. لذا کسی در رودخانه پژوهش نمیکند. دانشمندان در رودخانه بریزند و فکر کنند، فاصله این سنگ با آن سنگ، چرا این گرد است، این دراز است، لوزی و بیضی است. میگویند: سیل آمده سنگ آورده است، نقشهای در کار نیست. چون نقشهای نبوده کسی در رودخانه تحقیق نمیکند. اما از رودخانه که بیرون میآییم تمام آزمایشگاهها دارند تحقیق میکنند که این به چه دلیل اینطور شد؟ دلیل خواهی، چیزی بدون دلیل و علت خلق نمیشود. عقل میگوید: هرجا نظم هست ناظم میخواهد. نظم تصادفی نیست.